Firdausi Novel by Satem Ologhzadeh

Novel Firdausi was written by Satem Ologzadeh in Persian language and it contains the information regarding the life and events which were occurred in the time of Firdausi. He has done extensive research regarding the Firdausi and used his imagination as well as some facts to plot this novel.

رمان فردوسی

چکیده: رمان فردوسی نوشته ساتِم اُلُغ زاده رمان تاریخی است و نویسنده در این رمان سوانح زندگی ابوالقاسم فردوسی را بیان نموده است و تمام رخداد های مهم و فرعی زندگی فردوسی را گاهی با حقیقت و گاهی با خیالبافی ترسیم می کند

واژه های کلیدی: رمان،فردوسی، شاهنامه، ساتِ الغزاده

مقدمه: رمان فردوسی، رمان تاریخی است. یک ادیب و نویسنده تاجیکی موسوم به ساتِم اُلُغ زاده رمان مذکور را نوشت. او برای نوشتن‌ رمان خیالبافی خود را پر و بال می دهد و جوانی، میانسالی و پیری حکیم ابوالقاسم فردوسی را مفصلا بیان می کند و رخداد هایی مهم زندگی فردوسی را چندی با حقیقت و چندی با خیالبافی ترسیم کرده است. علاوه بر سوانح زندگی فردوسی، نویسنده رمان فرهنگ و تمدن زمان فردوسی را نیز به توصیف پرداختد

مقاله: نویسنده رمان فردوسی محقق و ادیب فرهیخته، ساتِم اُلُغ زاده در سال 1911 میلادی در روستای ورزیک از توابع شهرستان چُست در استان نمنگان تاجیکستان چشم به جهان گشود. تحصیلات دانشکده از تربیت معلم تاشکند در سال 1929 میلادی بپایان رساند و در دوشنبه حرفه‌ای روزنامه‌ نگاری را اختیار کرد و بعدا رئیس اتحادیه نویسندگان تاجیکستان شد. او پژوهش های درباره  زندگی بزرگان ایرانی کرد و یکی ار آنها ابو القاسم فردوسی بوده است. بر اساس تحقیق خود او تارپود رمان فردوسی را بافته است. او رمان فردوسی را در سال ۱1986 میلادی به اتمام رساند و در سال 1990 میلادی در دوشنبه به خط فارسی چاپ کرد و در همان سال رمان فردوسی برنده جایزه دولتی رودکی شد. از آن به بعد رمان فردوسی در ایران در سال 1378 هجری منتشر گردید.(الغزاده،1378: 5-6)

.وقت مطالعه رمان فردوسی یک امر در نظر یاد داشته باشید که  تمام رخدادهایی ذکر شده در این رمان خیالبافی نویسده است 

الغزاده در مورد شاهنامه آگاهی داده می نویسد: “ابن عبدالرراق دوست دارنده اخبار و آثار عجم چون نخست والی هرات و سپس چندگاهی سپه سالار خراسان شد. پاره هایی پریشان خدای نامک اخبار شاهان و پهلوانان باستانی را از گوشه و کنار مملکت جمع آورانده از پهلوَی به فارسی دری گردانده، روایت های قدیمی تا به این زمان رسیده را از راویان و ناقلان ‏ نویسانده گرفت. همه را در یک کتاب گرد آورانده  و کتاب را شاهنامه نام کرد که به نثر نوشته شده بود. کتاب در سر تا سر مملکت شهرت پیدا کرد. در هر جا که شاهنامه دسترس می گردید آن را با شوق و هوس می خواندند. هر که خواند، به آن دل باخت. ابوالقاسم حسن فردوسی در سال پیدایش آن کتاب، در نیشاپور طلبه مدرسه بود. پدر یکی از شریک درسان نسخه ای از شاهنامه را داشت. آن را گاها به مدرسه آورده در حلقه طلبگان قرایت می کرد. همان وقت بود که ابوالقاسم شیفته آن کتاب گردید”.(همان،93)

نویسنده رمان فردوسی در زمینه به اتمام رسیدن شاهنامه می نویسد: “در اکتبر سال 994، نسخه اولین شاهنامه را به آخر رساند. اکتبر به ماه فارسی، اسفندارمذ، راست می آمد و نگارش کتاب در روز بیست و پنجم همین ماه پایان یافت که آن روز مبارک و روز طالع نیک حساب می آید”. (همان،110) 

ساتِم الغزاده در رمان اسم پدر فردوسی را “مولانا فخرالدین احمد” گفته است ولی در کتاب به نام “فردوسی” آمده که نام پدرش در “تاریخ گزیده” و در مقدمه سوم شاهنامه “علی” ذکر شده است، این را هم باید پذیرفت و بنابراین نام کامل فردوسی “ابوالقاسم حسن بن علی طوسی” بوده است.(ریاحی،64:1380)

ولی “در مقدمه باسنغری نام پدر فردوسی ” مولانا احمد بن مولانا فرخ” و در کتاب هفت اقلیم ” فخرالدین احمد” و در مجالس المومنین و در مجمع الفصحا ” فخرالدین احمد بن حکیم مولانا فرخ” آمده است و این همه خطاست.”(همان،45)

گمان می رود که نویسنده رمان فردوسی اسم پدر را از کتب بالا گرفته است. همچنین در کتاب “فردوسی” آمده است که ” شاعر بزرگ در روستای پاژ چشم به جهان گشود. پاژ را در متون قدیم به صورت “باز” می نوشتند. بعدها به صورت معرب “فاز” در آمد. نظامی عروضی که قدیم ترین واقعه نویس زندگی فردوسی است و صد سال بعد از او خاک پاکش را زیارت کرده می گوید “استاد ابوالقاسم فردوسی از دهاقین طوس بود. از دیهی که آن دیه را باز خوانند و از ناحیت طبران است، بزرگ دیهی است.”(همان،68)

همچنین جایی در رمان نویسنده صحبتی درمیان یک حاکم طوس موسوم به حسین قُتیب و فردوسی را بیان کرد و آن در اینجا نقل می شود. حاکم می گوید که ” من شاهنامه منثور را خوانده بودم. در وی پندنامه نوشوان نبود. این پند های سودمند از خود شماست. اندرزنامه بهرام گور هم در شاهنامه منثور دیگر گونه است. شما در نظم، آن را ژرف تر برده، به وی چندین نکته های حکیمانه افزوده اید. بعدا بیت از شاهنامه نقل می کند

به دانش روان را توانگر کنید                          خرد را همان بر سر افسر کنید

ز چیز کسان دور دارید دست                       بی آزار باشید و یزدان پرست

مجویید آزار همسایگان                              به ویژه بزرگان و پرمایگان

به پاکی گرایید نیکی کنید                            دل و پشت خواهندگان مشکنید

به دانش بوَد جان و دل را فروغ                    نگر تا نگردی به گِرد دروغ

ز دانش درِ بی نیازی بجوی                          اگر چند از او سختی آید به روی

ندارد نگه راز مردم، جهان                          همان بَه که نیکی کنی در نهان

الغزاده در رمان مذکور علت تسمیه گزاری شهر مشهد و طوس را هم بیان کرده است. (همان،152-161)

نتیجه گیری: خلاصه اینکه تمام رخداد های مهم و فرعی زندگی فردوسی در این رمان، نویسنده ساتِم الغزاده با پرواز خیالبافی ترسیم کرد و این رمان شایسته مطالعه می باشد. چون نویسنده تاجیکی بوده بنابراین در این رمان فارسی تاجیکی بکار برده شده است

:کتابنامه

الغزاده، ساتم          رمان فردوسی، چاپ اول، سروش،تهران،1378

حبیب، اسدالله          ویژگی های داستان شاهنامه، مطبعه دولتی،کابل1367

ریاحی،محمد امین    فردوسی،چاپ سوم،انتشارات طرح نو،تهران،1380

کباری،مهین           شاهنامه فردوسی از نظم به نثر،بی جا،بی تا

نعمانی،شبلی       سوانح عمر فردوسی،مطبع مجتبایی جدید،دهلی،1920م

Leave a Comment